قبل از شروع بحث باید گفت که هدف از اارائه این مطلب نشان دادن برترییک دیدگاه بهدیگری نیست بلکه نقد هر دو دیدگاه و آسیب شناسی آنهاست
اگر بخواهیم تفاوتهای اساسی طب جدید را با طب سنتی این مرز و بوم بر شمریم مهم ترین و اساسی تری مطلب در چگونگی نگرش این دو حیطه به مقوله درمان و در سطحی وسیع تر به جهان هستی است .در طب سنتی اساس درمان به منشائ کل هستی و سرچشمه وجود بر می گردد و طبیب از آن سر منشائ و دامنه فیض و برکات او در پی درمان بر می آید اما در طب مدرن با ایجاد یک سقف بر دامنه هستی و جدا کردن آنچه که هست از آنچه که می بیند ومی یابد تنها از نیمه ی زیر سقف تمنای شفای بیمار خود را دارد و در خوش بینانه ترین نگرش خود بدون انکار بالای سقف بطور جنبی و انفرادی به آن نظر داشته اما در کل نمی تواند به آن معتقد باشد و در هر کجا که ترس از تکفیر یا تحریم نداشته دیدگاه رسمی خود را برای انکار حوزه های فراتر از آنچه می بیند و حس می کند ویا می تواند بشناسد مخفی نکرده است
در طبایرانی اسلامی هر دو حوزه مورد توجه عمیق بوده است و حتی در مورد زکریای رازی که تقید خود را به دین خاصی ابراز نمی داشته است چنین نگرشی وجود دارد و استمداد اصلی را جهت درمان از وجود باری تعالی طلب می کرده است و این نه به خاطر دستان تهی در درمان و عجز درمانی آن زمان بوده است بلکه دقیقا به دلیل طرز نگرش فلسفی آنها به این مقوله بوده است زیرا در آن زمان عمده افرادی که در سطوح بالا علمی فعال بوده اند نیازمند به آشنائی با مقولات فلسفی و عقلانی جهت رویاروئی و مباحثات علمی خود بوده اند و مثل زمان ما نیست که یک استاد زبر دست جراح قلب از فلسفه و مباحث فلسفی نکته ای نداند و عیبی هم نمی بیند که نداند و شاید لزومی هم نباشد که بداند اما به هر جهت در آن زما ناینگونه نبوده است
بزرگترین و اصلی ترین فسادیکه طب مدرن با این نگرش دچار آن شده است فرعی شدن مسئله اخلاق پزشکی است زیرا با این نگرش توانائی او در ارائه یک نظام اخلاقی منسجم بطور کل از بین رفته است و تنها می تواند با ترسیم یک سری آیین نامه و اصول اخلاقی که مقرر و قانون گذاری کرده است به این حیطه توجه کند پس دامنه اخلاق در حد یکسری مصوبات و قراردادهای مورد توافق تنزل می یابد و اگر سر منشائ فطری بشر در شناخت خوبی از بدی وجود نداشت (فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ) وباز هم از این مصدر به طور فرعی به این قرارداد ها جریان پیدا نمی کرد دیگر باید فاتحه طب را می خواند
اما در طب سنتی نیز افراد مردم فریبی نیز نمایان شده و می شوند که جهت اثبات خدا رو به انکار فیوضات و برکات زمینی خداوند آورده و می آورند فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ آنها برای توجه دادن مردم به خداوند چنین می نمایانند که لازمه این توجه دوری جستن از توجه به اسباب زمینی و رو آوردن به یکسری گویشهای راز آلود و دعا گونه است اما آیا این نظام خلقت فاقد محاسبه دقیق و نظام استوار استوَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ و توجه به برکات زمینی و اسباب آنوَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ و توجه یک بعدی تضمین کننده رسیدن به مقصد است در حقیقتمتوصلان این روش یا با این دید بدنبال ایجاد کسب و کار برای خود هستند یا بصورت مرموز در صدد انکار همان واقعیتی هستند که از ان دم می زنند و یا ساده دلانیکه سر ابها سیرابگر عطش حقیقت جوئی آنهاست منظور از این نوشتار انکار دعا نیست بلکه تبین جهل و سوداگری است که در حیطه طب سنتی از این طریق وارد می شودادامه انشا.الله خواهد داشت
آدرس مطب : چهارباغ بالا،جنب مجتمع پارک، ساختمان گلستان، طبقه دوم،واحد5
تلفن : 36661811 - 031